۱۳۸۹ خرداد ۳, دوشنبه
نامه همسر عماد بهاور به او در دوم خرداد
دوم خرداد است و بیش از هفتاد روز از بازداشت اخیرت میگذرد، گرچه بیش از یک سال است که نیستی و هستی.
محکومی پشت دیوارهای بتنی بمانی مبادا که راجع به حقایق فکر کنی.
عماد جان؛
این اشکی که هر روز بر گونههای من جاری میشود از دوری تو نیست؛ اشک خوشحالی است از اینکه تو، زیر بار شکنجه کسانی که به آنها عشق میورزی در صلح زندگی میکنی و زیباترین تصاویر زندگیات را نقش کردهای.
خوشحالم از با تو زندگی کردن برای بهدست آوردن این تجربیات ناب.
خوشحالم که از ملاقاتهای هفتگی هم محروم شدم، مبادا که به آن عادت کنی و روزی من را پشت شیشه نبینی و آزرده شوی.
عماد عزیز در انتها، آرامشت دو چندان باد که تمام مسئولان از آنچه با تو و دوستانمان میکنند، سر در گریبان بردهاند و هیچ پاسخی ندارند، نه دادستانی هست که بگوید چه میکند نه قاضیه پروندهای و نه ...
اما ما هستیم...
share this: facebook
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر